دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:, :: 13:47 ::  نويسنده : angelfire

از دیر باز در تمام کتاب های مقدس مذهبی،معمولا هر جایی که از خدا سخن آمده به شیطان نیز اشاره شده است.

در فرهنگ لغت ادیان شیطان را میتوان به موارد زیر تقسیم کرد:

1. شیطان درفرهنگ لغت بودا

2. شیطان درفرهنگ لغتادیان شرقی

3. شیطان درفرهنگ لغت دین زرتشت

4. شیطان درفرهنگ لغت دین یهود

5. شیطان درفرهنگ لغت دین مسیحیت

6. شیطان درفرهنگ لغت دین اسلام

 



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 21:13 ::  نويسنده : angelfire

ابوبکر اسکافی در کتاب فوائد الأخبار از جابر بن عبدالله نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمودند:
 کسی که ( خروج ) دجال را تکذیب کند کافر شده و کسی که مهدی علیه السلام را تکذیب کند کافر شده است

گفته میشود تولد نوزادی در اسرائیل یهودیان این کشور را به شدت وحشت زده کرده است زیرا این نوزاد یهودی شباهت بسیار زیادی به دجال آخرالزمان که در تمام کتب دینی و غیر دینی جهان از جمله در یهودیت ، مسیحیت و اسلام از آن به عنوان فتنه گر و دروغگوی آخرالزمان نام برده شده است دارد

آیا این نوزاد که با مرگ دست و پنجه نرم میکند همان دجال فتنه گر است ، اگر این همان است آیا خبری وحشتناکتر از این جود دارد و اگر نیست چطور این همه شباهت ، نظر شما چیست ؟ نظر دوستان شما در مورد این خبر چیست

در مورد دجال آخرالزمان داستانهای بسیاری نقل شده که بعضی ساختگی و بعضی دارای سند معتبر هستند که ما برخی از آنها را برای شما شرح میدهیم ، مطالب زیر با زحمت از منابع مختلف شیعه و سنی گلچین شده است اما برخی موارد صد در صد قابل تائید نیست …. الله الاعلم

برخی منابع نیز سعی داشتند دجال را از وجود یک شخص به یک گروه یا تفکر یا اسرائیل و آمریکا و حتی اسکناس یک دلاری آمریکا و تفاسیر آن ربط دهند که بخاطر آنکه نگارنده این متن ، آن متون را از احساسات ضد صهیونیستی و ضد آمریکائی نشات گرفته تصور کرد از ذکر آن خودداری میکنیم و تحقیق در این مورد را به علاقه مندان واگذار میکنیم

ابوبکر اسکافی در کتاب فوائد الأخبار از جابر بن عبدالله نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمودند:
 کسی که دجال را تکذیب کند کافر شده و کسی که مهدی علیه السلام را تکذیب کند کافر شده است

حدیث بالا و احادیث دیگر نشان دهنده این موضوع است که به احتمال بسیار دجال یک شخص و از جنس مذکر است نه تفکر و ایده و کشور یا قدرت و ثروت و دجال موعود با دجال ها و دروغگو هائی که در برخی احادیث به تکثر آنها تا شصت نفر اشاره شده است فرق دارد

الله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

از جمع داستانها و احادیث مختلف فارق از راست یا ساختگی بودن آنها دجال دارای حالات زیر است :

ناقص ، کور و یک چشمی است و ‏از اصل خلقت یک چشم ندارد به طورى که ‏گودى حدقه‏اش نیست و ادعای خدائی میکند در صورتیکه در خدا نقص و عیب وجود ندارد
 چشم چپش در وسط پیشانی او قرار دارد ( لوچ هم هست )
 از قوم یهود است

مردی چاق و سرخ روی است ( در برخی منابع ذکر شده است که لحاظ بزرگی هیکل هیچ انسانی از ابتدای خلقت مانند او وجود نداشته است )
 موهایش مجعد است
 پایش لنگ است
 دارای قدرتهای فوق بشری و جادوئی است به نحوی که تصور میشود مرده را زنده میکند و در قحطی مردم را طعام میدهد
 هفتاد هزار ترک ، یهود ، زنا زاده ، خواننده ، نوازنده ، بادیه نشین و زن از او پیروی می کنند به هرخرابه ای برسد می گوید گنج هایت را آشکار کن پس آنچه گنج دارد آشکارمی شود
 طول حکومتش چهل روز است و در این مدت همه را به کفر میکشد
 برای نجات از شرش حفظ نمودن سوره کهف قبل از خروجش و در صورت رویت وی خواندن سوره حمد و خانه نشینی و توکل بر خدا توصیه شده است
 بر همه جا وارد میشود بجز مکه و مدینه
 از اصفهان ، یهودیه ، خراسان یا سیستان خروج میکند ( نکته : نام قدیم اصفهان یهودیه بوده و سیستان نام منطقه ای است بعد از خوراسگان اصفهان که احتمال اینکه منظور از این اسامی مختلف دقیقا یکجا بوده است هست ) این منطقه به همین نام سیستان هم اکنون در نزدیکی اصفهان وجود دارد و اتفاقا قطار اصفهان بندرعباس در ایستگاه کوچک سیستان در حدود ۲۵ کیلومتری اصفهان توقف کوتاهی دارد

و اما مشروح روایات و اسناد :

دجّال با یک چشمش میبیند ، قامتى دراز و چشمانى زاغ دارد که از آنها آب مى ریزد، صورتش آبله رو است و دهانش بوى بد مى دهد، دندانهایش درشت است و ناخنهایش خمیده، پوست بدنش آبله دار و بى مو، در سرش نشانه شکستگى دارد، گردنش دراز، اخلاقش زشت و انگشتانش بسیار بلند است که از وسطهاى کف دستش منشعب مى شود، صدایش طنین دار،شانه هایش بلند و پیشانى اش فراخ است، ریشش به سینه اش فرو هشته، مردى زشت خوى و ترش روست، بر مرکبى سوارست که خودش سرخ و پاهایش سبز است ، سرش چون کوهى بلند و پشتش متناسب با آنست. بر پیشانى اش دو سطر نوشته شده که هر مؤمنى آنرا مى خواند و هرکافرى آنرا تکذیب مى کند، و آن اینکه هر کس از تو پیروى کند شقاوتمند است و هر کس از تو جدا شود خوشبخت است، بیشتر لشکریانش از یهودیان و زنازادگان است. در طرف راست او کوهى سبز و در طرف چپش کوهى سیاه است که با او راه مخفى روند و همراه او توقف مى کنند. مى گوید: این بهشت منست و این یکى از دوزخ من. هر کس از من پیروى کند او را به بهشت مى برم و هر کس نافرمانى کند او را با شمشیر نقمت خود تأدیب مى کنم. در حالی که بهشت او آتش و جهنم او نعمت است
 آیا براى شما در مورد دجّال حدیثى بگویم که هیچ پیامبرى به قوم خود نگفته است؟ او ( یک چشمش) نابیناست، و چیزى همانند بهشت و جهنّم با خود حمل مى کند، من شما را از او بیم میدهم آنچنانکه حضرت نوح قومش را بیم داد. من شما را از او بیم مى دهم و هیچ پیامبرى نیست جز اینکه از او برحذر داشته است. ولى من به شما چیزى مى گویم که هیچ پیامبرى به قوم خود نگفته است: مى دانید که او ( نابینا) است و خداوند نابینا نیست. دجّال تا نزدیکى مدینه مى آید و آنگاه سه زلزله در مدینه روى مى دهد، پس هر کافر ومنافقى از شهر بیرون مى رود و بدین سان وحشت از دجّال وارد مدینه نمیشود
 در روایات دیگرى آمده است که حضرت رسول (ص) در نماز از فتنه دجّال به خدا پناه مى برد و به اصحابش مى فرمود: همراه او آتش و نورى هست، آتش او آب خنک است و آب او آتش است. هر کس از شما شیعیان آن زمان را درک کند خود را به آنچه که آتش به نظر مى رسد بیفکند که آنچه آتش تصوّرشود آب گوارائى است
 البتّه این معنى به نظر مى رسد که دور از واقعیت باشد و تصوّر نمى رود که پیامبر اکرم(ص) چنین تعبیرى را فرموده باشد، ولى در منابع اهل سنّت موجود است.
 دجّال مردى درشت و چاق است و در میان مخلوقات خدا از حضرت آدم تا پایان جهان کسى بزرگتر از او نیست.»
 از روزیکه خداوند اولاد حضرت آدم را آفریده است فتنه اى بالاتر از فتنه دجّال نیست. خداوند پیامبرى نفرستاده جز اینکه امّت خود را از فتنه دجّال بیم داده است. من آخرین پیامبر و شما آخرین امّت هستید، او بدون تردید درمیان شما خروج خواهدکرد»
 هان اى مردم! خداوند پیامبرى را نفرستاده جز اینکه قوم خود را از دجّال بیم داده است وخداوند او را براى زمان شما ذخیره کرده است. اگر کارهاى او بر شما مشتبه شود، این هرگز مشتبه نشود که او کور است و پروردگارتان کور نیست. او بر فراز مرکبى مى آید که بین دو گوشش یک میل است. او خروج مى کند درحالیکه بهشت و جهنّم را با خود یدک میکشد و کوهى از نان و رودخانه اى از آب را همراه خود حمل مى کند. بیشترین پیروانش ازیهودیان، زنان و بادیه نشینان است، به همه اقطار و اکناف جهان وارد مى شود جز مکّه و حوالى مکّه، و مدینه و حوالى مدینه، که هر دو ( مکّه و مدینه) بر او حرام است
 بر دجّال حرامست که وارد راههاى کوهستانى مدینه شود، از این رهگذر به وادیهاى نزدیک آن مى آید، در آنجا مردى از بهترین مردم به سوى او خارج مى شود و مى گوید: من گواهى میدهم که تو دجّال ( دروغگو ) هستى . دجّال مى گوید: ای مردم من اگر این مرد را بکشم و سپس زنده سازم،آیا در مورد این امر باز هم شکّ مى کنید؟! مردم مى گویند: نه . پس او را مى کشد وسپس زنده اش مى کند. هنگامى که او را زنده مى کند، او مى گوید : هرگز عقیده من نسبت به تو تغییر نکرده قبلاً هم در همین سطح ترا مى شناختم که الان مى شناسم. دجّال تصمیم مى گیرد که یکبار دیگر او را بکشد ولى خداوند دیگر او را مسلّط نمى سازد. گفته شده که آن مرد حضرت خضر علیه السّلام است،

مدّت چهل روز در روى زمین جولان مى کند، روزى چون یکماه ودیگر روزهایش چون روزهاى شما، سرعتش در روى زمین چون باران است، باد به دنبالش حرکت مى کند، به نزد قومى مى آید و به طرف خود دعوت مى کند. او را تکذیب مى کنند و دست ردّ به سینه اش مى زنند، بر مى گردد، در حالیکه همه اموال آنها را (از طریق سحر وشعبده) با خودش مى برد. آنها صبح مى کنند و مى بینند که چیزى در دست ندارند. آنگاه به سوى آنها باز مى گردد و آنها را به سوى خود فرا مى خواند و همگى او راتصدیق مى کنند و دعوتش را مى پذیرند. به آسمان میگوید: ببار، آسمان مى بارد. به زمین مى گوید: برویان، و زمین مى رویاند. پس دامهاى آنها بهتر از هر زمانى میخورند و به تناسب آن شیر مى دهند، آنگاه به ویرانه آمده مى گوید : گنجهایت را درآور. پس برمى گردد و گنجها همانند زنبوران عسل به دنبالش حرکت مى کنند. جوان چهار شانه اى را مى خواند و با شمشیر دو نیمش مى کند و سپس یکبار دیگر فرا میخواند و خنده کنان به او روى مى کند

کسى صدای او را نمى شنود جز اینکه از او پیروى مى کند جز کسانیکه خداوند آنها را نگهدارد. بهشت و دوزخى خواهد داشت که خواهد گفت: این بهشت منست براى کسانیکه مرا سجده کنند و این جهنّم منست براى کسانیکه از سجده به من ابا کنند

دجّال با هفتاد هزار یهودى خروج مى کند که همگى تا به دندان مسلّح هستند. چون دجّال به حضرت عیسى نگاه کند از ترس ذوب مى شود آنچنانکه سرب در آتش ذوب مى شود. سپس پشت کرده پا به فرار مى نهد. حضرت عیسى (ع) مى فرماید : من ضربتى براى تو دارم که هرگز از من فوت نخواهد شد. پس به او مى رسد و او را طعمه شمشیر مى سازد. دیگر چیزى از آفریده هاى خدا پیدا نمى شود که آن یهودیان در زیر آن مخفى شوند جز اینکه به اذن خدا به حرف درآمده مى گوید: اى مسلمان! اینجا یک نفر یهودى هست او را بکش. هر سنگى و هر جنبندهاى مخفیگاه آنها را بیان مى کند، جز « غرقد» که از درختان آنهاست و لذا به حرف نمى آید» غرقد، نوعى عوسج است و آن درختى است که برگ و بار آنرا بجوشانند و در خضابها به کار برند. نگارنده هنوز به عقیده خود باقى است که دجّال رمز یک آشوبگر و ستمگر از رهبران گروههاى گمراه و خونخوار است که با لشکریان تا به دندان مسلّح طغیان مى کند و ادّعاى الوهیت مى نماید تا روزیکه وعده الهى فرارسد و همه نیروهایش را درهم شکند و خود با یک ضربت از پاى درآید. که حق پابرجا و باطل نابود شدنى است

اسبغ بن نباته‏» ازامیرالمؤمنین‏علیه السلام پرسید: «یا امیرالمؤمنین دجال ‏کیست؟ فرمودند که: آگاه باشید، دجال «صائدبن‏صید» است و شقى کسى است که او را تصدیق کند و سعید کسى است که او را تکذیب کند…و از دهى که معروف به یهودیه ‏است ، خروج مى‏کند. چشم راستش ‏از اصل خلقت ندارد به طورى که ‏گودى حدقه‏اش نیست و دیگرى که ‏در پیشانیش است، مانندستاره ‏صبح مى‏درخشد و در چشمش مانند پارچه گوشت چیزى است گویا که با خون ممزوج است و در میان‏ چشمش ( یا پیشانی ) لفظ «کافر» نوشته شده به‏طورى که همه کس آن را مى‏خواند خواه سواد دار باشد و خواه نه . به ‏دریاها داخل مى‏شود و آفتاب با وى‏ سیر مى‏کند و در پیش رویش کوهى‏است از دود و در پشت‏ سرش کوه‏سفیدى است که خلایق چنین‏ مى‏دانند که آن طعام است و در ایام‏ قحطی شدیدى خروج مى‏کند و به ‏درازگوشی سوار شود و زمین در زیر پایش ‏پیچیده مى‏گردد و به هیچ آبی ‏نمى‏گذرد مگر اینکه خشکیده ‏مى‏شود به طورى که جایش تا روز قیامت ‏خشک مى‏ماند و به آواز بلند ندا مى‏کند، به نوعى که همه جن وانس و شیاطین ، که در ما بین مشرق ‏و مغرب‏اند صداى او را مى‏شنوند.چنین مى‏گوید: « اى دوستان من! به زودى به‏ سوى من آیید. منم آن خدای بزرگ شما و آن کسى که ‏مخلوقات را خلق نمود و ایشان را در محکم نمودن ترکیبشان با هم ‏مساوى گردانید و اندازه صورتها و هیاتهاى ایشان را تعیین نمود و منم‏ آن پروردگار شما که بر همه اشیا قادر است.» و این دشمن خدا ، اینها را دروغ ‏مى‏گوید، زیرا که او مردى است که‏ طعام مى‏خورد و در بازارها راه ‏مى‏رود و پروردگار شما کور نیست‏ و طعام نمى‏خورد و راه نمى‏رود و ازمکانى به مکان دیگر منتقل نمى‏شود. آگاه شوید بدرستى که بسیارى ازتابعان او در آن روز اولاد زنا وصاحبان طیلسان سبز هستند و آن‏ لباسی است (بافتنی بدون دوخت خیاطی) مانند ردا که بر سر ودوش انداخته مى‏شود .خداوند عزوجل او را در شهر«شام‏» در بالاى تلى که معروف است ‏به تل «افیق‏» سه ساعت از روز«جمعه‏» گذشته به دست کسى که ‏مسیح بن مریم علیه السلام در پشت‏ سرش‏ نمازمى‏گزارد، به قتل مى‏رساند.آگاه شوید بدرستى که بعد از این ‏طامه کبرى واقع خواهد شد و آن‏ خروج دابه از زمین است. بعد از آن‏امام على علیه السلام فرمودند که : از من ‏مپرسید که بعد از خروج دابه چه ‏واقع خواهد شد. درآن حال «ترال بن‏سبره‏» به صعصعه گفت که: امیرالمؤمنین از این کلام اعجازنظام، چه چیز اراده نموده اند؟ صعصعه گفت: یا بن سبره! کسى که ‏عیسى ‏بن ‏مریم علیه السلام در پشت ‏سرش ‏نماز مى‏گزارد ، امام دوازدهم‏است!»

طبق روایات ، حوادث مرگبار و وحشتناک زیادی ( ۱۲۰۰ مورد ) قبل از ظهور رخ میدهد که به اعتقاد محققان ۱۱۹۵ مورد آن محقق شده و فقط ۵ مورد آن که از مهمترین موارد نشانه های آخرالزمان است باقی مانده است که از این حوادث و نشانه ها بصورت اجمال میتوان به ظهور سفیانی ( از نوادگان ابوسفیان است که از سوریه خروج و کودتا میکند در دین تحریف کرده و آن را منحرف میکند و شیعیان را قتل عام میکند گفته میشود سفیانی با مشخصات رسیده هم اکنون در کشور سوریه از مقامات بلند پایه امنیتی بشمار میرود ) ، ظهور دجال ( دروغگوی یک چشم و وحشتناکی که قدرتهای مافوق بشری دارد در قحطی ظاهر شده و همه مردم را طی چهل روز به کفر و شرک میکشاند ) ، زندیق قزوینی ( شخصی که به مردم ستم فراوان کرده و ظلم را از حد میگذراند ، همنام پیامبر است و حصار ها را تغییر داده و بزرگان مردم را خوار میکند و هر که با او مخالفت کند هر جا باشد وی را یافته نابود گرداند ) بیماری کشنده واگیر دار ( که بسیاری از مردم جهان را گرفتار و به کام مرگ میکشد ) خرابی و مرگهای ناگهانی بغداد ( تا جائی که رهگذران سئوال میکنند این ویرانه ها شهر بغداد بوده است ؟ ) ، علنی شدن گناه و زنا و فسق و فجور و طغیان بر خدا ، رواج کسب های حرام ، شباهت مردان به زنان و زنان به مردان ، آبادی مساجد بدون نمازگزار ، فراگیر شدن ظلم ، تسلط زنان به مردان ، حلال شدن حرام خدا و حرام شدن حلال خدا ، دین لقلقه زبانها میگردد ، قاریان قرآن فراوان و عمل کننندگان به آن کم میشوند ، خوشنودی مردم از شنیدن صداهای حرام لهو و لعب و سنگین شدن گوشها برای شنیدن صدای حق و صدای قرآن ، بی نظمی طبیعت و فصول ، مسلمانان یکدیگر را دروغگو میدانند و چنگ و آب دهان به صورت هم می اندازند ، بلند شدن ساختمانها ، روی آوردن دنیا و خوشی های دنیا به مردم ، خوار شدن علمای دین ، شیوع مرگهای ناگهانی ، سخت شدن دینداری ، تمسخر مومنین تا جائیکه مومن ایمان خود را مخفی میکند ، نا امیدی از ظهور منجی بشریت و بهبود اوضاع ، فقه دین را برای غیر خدا می آموزند و به حج میروند به منظوری غیر از خدا ، مردم ربا میگیرند و رشوه میدهند ، ساختمانها بلند و محکم میشوند ، سفیهان و بی عقلان را بر امور بگمارند ، امرا فاجر ، وزرا ستمگر و کدخدایان خائن گردند ، مردم کار دنیا را بر کار آخرت ترجیح میدهند ، دروغگو به راستگوئی و خائن به امانت داری مشهور میشود ، به خاطر حرص دنیا زنان با مردانشان در تجارت شریک میشوند ، مردم به ناحق شاهد میشوند و بدون مشاهده بخاطر طرفداری شهادت میدهند ، صدای بی دین ها بلند گردد و به سخنان آنها گوش فرا داده شود ، مردم دلهایشان از مردار گندیده تر و از صبر تلخ تر میشود و …….



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 21:4 ::  نويسنده : angelfire

مستند ظهور دارای 50 قسمت همراه با زیرنویس است.

زیرنویس این مستند از گروه بیداری اندیشه است.

برای دانلود این مستند می توانید به سایت زیر مراجعه کنید:

http://forum.bidari-andishe.ir/thread-11.html

آدرس بالا را در مرورگر خود قرار دهید و کلید Enter را فشار دهید



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 20:56 ::  نويسنده : angelfire

مستند فاز 3 دارای 20 قسمت همراه با زیرنویس است.

زیرنویس این مستند از گروه موعود است.

برای دانلود این مستند می توانید به سایت زیر مراجعه کنید:

http://forum.bidari-andishe.ir/thread-540.html

آدرس بالا را در مرورگر خود قرار دهید و کلید Enter را فشار دهید



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 20:20 ::  نويسنده : angelfire

قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم : الدجال ممسوح العین مکتوب بین عینیه کافر یقرؤه کل مسلم  .

 ‌

ترجمه : ‌ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (یک) چشم دجال صاف است و در میان دو چشمش کافر نوشته شده است (که این نوشته را) هر مسلمان (با سواد و یا بی سواد) می تواند بخواند.



(این حدیث صحیح درتحت شماره (3402) صحیح الجامع تحقیق آلبانی آمده است)



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 20:17 ::  نويسنده : angelfire

فک کنم تا الان با یکی از این تزئینات بر خورد داشتین و لا اقل رو سردر خونه ها یا تو تاکسی یا تو عزا داری‌ها و... دیدین. قشنگن نه؟ می دونید که واسه چی از اونا استفاده می کنن؟ زیبایی؟ آره، یکیش زیباییه ولی مورد استفادشون برای حفاظت از بدیه یا همون چشم زخم. که بنا به قاعده، این جسم باعث می شه تا خدا تورو از بدی حفظ کنه.

حالا یه حدیث از پیامبر اکرم (ص) می گم:

"من درباره ی دجال به شما هشدار می دهم...و هیچ پیامبری نبوده مگر اینکه در باره ی او هشدار داده...اما من چیزی به شما می گویم که هیچ پیامبری به قومش نگفته...بدانید که او یک چشم دارد... و خدا یک چشمی نیست."

همونطوری که تو همه ی این تصاویر دیدین وجه مشترکشون یک چشمه که تو همشون استفاده شده.

یک چشم!!!

بین خود ما تو کشورمون و تمام دنیا از این نمادها و تزئینات استفاده می شه. چون علاوه بر زیباییشون از تو محافظت میکنن!!!

ببینید...

و بنا به فلسفه ی استفادش با استفاده از اون، خدا تورو از بدی و چشم بد حفظ می کنه!!!

خدا!!!

ولی...

پیامبرمون گفت: و الله یک چشمی نیست.

تو جامعه ی اسلامی بین شیعه و سنی از چشم آبی برای حفاظت از چشم زخم استفاده می شه و علاوه بر اون دست حضرت فاطمه(س) هست که تو عزاداریها و جاهای دیگه بعضیا استفاده می کنند. و برخی اهل تسنن هم این دست رو به عنوان دست حضرت فاطمه(س) می شناسن. تو یهودیت به اسم دست مریم خواهر حضرت هارون و موسی علیهم السلام اومده.



این نماد از کجا اومد؟ چرا؟

مبدأ استفاده از این نماد، کابالاهای جادوگری هستند که در بابل زندگی می کردند،کابالا ها از این نماد به عنوان محافظ در برابر شر استفاده می کردند و یهودی ها این رو در زمان اسارتشون تو بابل از اونا یاد گرفتن و این نماد رو برای ارباب خودشون قرار دادند. به این نماد دست خدا هم می گن.

حالا یه سوال این نماد ها چطوری وارد دین اسلام شدن؟

یهودیت و گروه مسیحی - یهودی که خودشون رو حاکمان مطلق و برگزیده از جانب خدا می دونن برای رسیدن به هدفشون باید جلوی دینی رو که به سرعت در حال گسترش بود رو می گرفتن. و می دونستن که این گسترش وسیع دین اسلام به علت حق بودن و الهی بودنشه ولی اونطور که خدا گفته: اونا در امر ما اختلاف نکردند مگر اینکه حجت بر آن ها آورده شد. یعنی با حقیقتی که براشون پرواضح بود باز به لجاجت و دشمنی پرداختن.

یکی از راه هاشون این بود که بین مسلمونا اختلاف انداختن، می تونم به حدیثی از پیامبر اشاره کنم که گفته بودن که از خدا خواستن تا تمام بلاهایی که اقوام پیشین با اونا نابود شدنو از امتش برداره و خدا قبول کرد الا یه چیز، اونم اختلاف بین خودشون بود!

اونا به حقیقت آگاه بودن که اگه کسی به خدا شرک بورزه خدا هدایتش نمیکنه!!! تو قرآن هست! خوندین؟!!!

پس کاری کردن که اسلام رو در هم کوبید.

توسط خود مسلمونا اسلام رو نابود کردن.

آره، اسلام نابود شد!

پیامبر فرموده بودن که در آخرالزمان چیزی از اسلام جز اسمش و چیزی از قرآن جز خطوط و صدایی که از گلو بیرون میاد نخواهد موند.

می دونین چرا گفتم اسلام نابود شده ؟!!!

چون بعد از اینکه آل یهود روی کار اومد دیگه کسی نتونست اسلام و مسلمونارو برای ایستادن جلوی دشمن متحد کنه.

و دیگه پیروزی بر روم و گسترش اسلام به تمام دنیا بلاخص ایران و جنگ های صلیبی توسط صلاح الدین ایوبی ها و مسلمونا واسشون افسانه شد.

ببینید مارو با چه چیزایی سرگرم کردن تا با پنبه سرمونو بزنن.

آیا خدا تک چشمه؟

آیا خدای ما دجاله؟؟؟!

نفوذ دشمن رو ببینید. برای اینکه مارو به شرک بکشه چیکارا که نمی کنه.

خداوند فرموده، کسانی که او را با اخلاص اطاعت می کنند و هیچ یک از مخلوقات او را تا حد خدایی یاد نمی کنند و برای او شریک نمی گیرند و کارهای صالح را برای رضای او انجام می دهند ، او آنان را یار و یاور خواهد بود.

"خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند وعده داده است كه حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد آنانند كه نافرمانند"(النور-55)

آیا هنوز هم از این نمادها استفاده خواهین کرد؟



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 20:3 ::  نويسنده : angelfire

ا سلام  در اين پست  قسمتي از مقالات استاد عزيز خادم الامام (عج)  كه در مورد دجال و خر دجال كه  در روايات ائمه اشاره شده  ..بررسي ميشه ... دوستان عزيز براي مطالعه تمامي مقالات به صورت كامل به سايت وعده صادق يا سايت  موعود  مراجعه كنيد ...(+منابع) :

 

1-در روایات اسلامی، احادیث فراوانی در مورد دجال  و  خر  دجال  گفته  شده است و معصومین (ع)، فتنه ای که توسط دجال برپا می شود را سخت ترین فتنه ی  تاریخ  دانسته اند.(146)  معصومین (ع)  همواره  درباره ی  دجال به  مسلمانان  هشدار داده اند و مسلمین را از  فریب  خوردن  توسط  دجال  برحذر  داشته اند.

 2- از توصیفاتی که در احادیث و روایات در باب دجال وارد  شده  است،  می توان  نتیجه گرفت که دجال یک شخص واحد نیست، بلکه یک جریان  و  یک  تفکر  است.  بیشتر توصیف ها در مورد دجال به صورت نمادین است و ویژگی هایی که برای دجال  گفته شده است، عموماً مربوط به انسان  نمی شود.

 3- یک چشم بودن دجال و وجود چشم مذکور در وسط پیشانی:

حضرت علی (ع)  در پاسخ به سوال یکی از یارانشان درباره ی  دجال، می فرمایند:

« ... چشم راست ندارد و چشم دیگر در پیشانی اوست و مانند ستاره ی صبح می درخشد. چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است ... »

 اما نکته ی شگفت انگیز این که یکی از معروفترین و مهمترین نماد های فراماسونری، علامت یک چشمی « هرم و چشم جهان بین » است که این نماد، دقیقاً مشابه توصیفات معصومین (ع) درباره ی دجال است.

 



 نماد بسیار معروف « هرم و چشم جهان بین »  فراماسونری،  یک چشم  است  که در وسط رأس هرم قرار گرفته است؛ از سوی دیگر،  معنای  دیگر  رأس  در  عربی، « سر » می باشد. همانند توصیف  روایات که می گویند: « ... او أعور (یک چشم) است ... » و « ... چشم راست ندارد و چشم دیگر در پیشانی اوست ... »،  نماد « هرم و چشم جهان بین » فراماسونری نیز یک چشم دارد که این چشم  در  وسط  قسمت  انتهائی  هرم (قسمت رأسی : سری) قرار گرفته است.  بنابراین  این  علامت  معروف  فراماسونری،  با توصیف روایات درباره ی دجال، مطابقت کامل دارد.

 

4– در وسط چشم دجال، نوشته شده است: کافر به خدا و رسول خدا.

این توصیف روایات درباره ی دجال، با فراماسونری مطابقت زیادی دارد؛ زیرا همانند توصیف روایات  که  چشم دجال  را  حاوی  نماد کفر  دانسته اند،  نماد « چشم جهان بین » فراماسونری نیز یک نماد کفرآمیز منسوب به الهه ی خورشید مصری است(157) که به صورت  یک « چشم » بر روی بناها،  لباس ها، کتاب ها، پیشبند ها و ... متعلق به این گروه، خودنمایی می کند.

 

5-  پشت سر دجال چیزی است که مردم آن را نان می بینند ...

 6-دجال از مادری یهودی زاده می شود.

 در روایات ذکر شده در مورد دجال، بیان شده است که وی از مادری یهودی زاده شده و اصلیتی یهودی دارد.(172)  این مطلب نیز انطباق دجال را بر  فراماسونری نشان می دهد.

 همان گونه که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، شالوده ی فراماسونری بر پایه ی تعالیم  یهودی  کابالا بنا نهاده شده است و قوم بنی اسراییل، اولین قومی بودند که تعالیم کابالا را گسترش دادند. در واقع می توان گفت که رابطه ی یهود و فراماسونری، همیشگی بوده است...

 –7 زنا زادگان،  شراب خواران،  آواز خوانان،  شیطان ها  و  یهودیها  از  پیروان  دجال هستند.(173)

 به نظر نمی رسد که این مطلب نیاز به توضیح داشته باشد! زیرا که در قسمت های مختلف مقاله به این مطلب اشاره شده است که فراماسونری، مهمترین و قویترین حامی گروه های شیطان پرست، فاسد و ... و قویترین پشتیبان یهودیان صهیونیست است. گروه های مذکور نیز متقابلاً از فراماسونری حمایت کرده و سربازان خط مقدم آن به شمار می روند. از این مسأله نتیجه می شود که توصیف فوق درباره ی دجال، با ویژگی های فراماسونری مطابقت دارد.

12 – دجال یک مرد است ...

پیامبر (ص) در توصیف دجال فرمودند:

« دجال مرد چاقى است، چشم راستش معيوب است ... »

واقعیت این است که بیش از 90 درصد از افراد شرکت کننده در گروه های مخفی و ماسونی، مرد هستند. در واقع اجتماعات مخفی و ماسونی عمدتاً  اجتماعاتی مردانه هستند.(191)  این مطلب تا بدان جا رایج است که در اکثر گروه هایی  که  نام  Freemasonry  و  Masonry  را یدک می کشند، هیچ زنی حق عضویت ندارد و جمعیت مردان در این گروه ها  100  درصد می باشد.(192) البته لژ های بسیار کمی در جهان، زنان را نیز به عضویت می پذیرند.(193)



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 20:0 ::  نويسنده : angelfire

بسم الله الرحمن الرحیم


حذف نام خدا از دلار و تخریب مسجد الاقصی؛ دو روی یک سکه!

این روزها، یک خبر مهم ذهن قشر جوان، تحصیلکرده و مومن کشور ما و سایر بلاد مسلمان را به خود مشغول کرده است. به نحوی که نگرانی ها و تشویش ناشی از آن، در سراسر مقالات و اخبار وبلاگ ها و وبسایت های مذهبی به چشم می خورد. این خبر، خبر تحرکات جدید رژیم صهیونیستی برای تخریب مسجد الاقصی و تأسیس معبد سلیمان است.

نکته ی مهم این که تحرکات جدید رژیم صهیونیستی، ابعادی بسیار وسیعتر از تحرکات سابق این رژیم داشته است، به نحوی که اخیراً کنیسه ی یهودی مجاور مسجدالاقصی - که عده ای آن را پیش زمینه ی تخریب مسجد الاقصی و ساخت معبد سلیمان می دانند - به دست جلادان این رژیم افتتاح گردیده است!(1)

متاسفانه تحرکات ملل مسلمان هنوز هم در قبال این جسارت رژیم صهیونیستی، بسیار منفعلانه و کوته بینانه بوده است. بدتر از همه این که تعداد زیادی از مسلمانان معترض به این مسئله نیز این موضوع را تنها یک موضوع منطقه ای مرتبط با جهان اسلام می پندارند، حال آن که ابعاد موضوع از این هم فراتر بوده و فتنه ای بسیار بزرگتر در راه می باشد.

هم زمان با این خبر، خبر دیگری نیز در رسانه های خبری دنیا منتشر گردید که چندان توجهی به آن نشد و بعضاً تحلیل هایی سطحی و مضحک پیرامون آن ارایه گردید، این خبر چیزی جز حذف عبارت « In God We Trust. = ما به خدا اعتماد (توکل) داریم. » از اسکناس های دلار آمریکا نمی باشد!(2)

 



ادامه مطلب ...


یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:54 ::  نويسنده : angelfire

سلام حتما شنیدین میگن ماسون ها چقدر نماد گرا هستن و چطوری این خصلت رو به بقیه حتی کشور ما هم که ریشه تاریخی  مذهبی داره انتقال دادند....

 میخوام براتون یکی از نمادهایی که ریشه در نمادگرایی ماسونی داره وذهن واعتقادات  مردم رو تحت کنترل خودش گرفته  بگم.

آویز هایی که همانطور تو تصویر زیر میبینید برداشته شده از چشم horus(خدای خورشید) تو مصر باستان هست

این چشم به چشم جهان بین معروفه، چشمی که می تونه همه ی دنیا را زیر کنترل خودش داشته باشد!چشم دجال!!!

کجای تاریخ نوشته که یه زمانی ایرانی ها نماد چشم زخمشان یک چشم بوده است؟! یا اصلا یک حدیثی که بگه این شیشه  سنگنمابرای جلوگیری از چشم زخم مفیده! بهتره در مورد اشیا دورو برمون کمی اطلاعات داشته باشیم و بعد ازاونا استفاده کنیم.

به خاطر بی اطلاعی یا اعتقادات خرافی هست که به جای سفارشاتی که در دین شده  این نماد های شیطانی  برای دورماندن ازبلا وچشم زخم استفاده میشه.

 اما آیا اصلا دین  نظری ،سفارشی چیزی درمورد چشم زخم داره؟

دو آیه از قرآن هست که  ازنظر مفسرین به چشم زخم ربط  داره: 1- سوره یوسف آیه ۶۷: که خدای متعال گفته: «و گفت ای پسران من، سفارش می کنم که چون به مصر رسیدید، همه از یک در وارد نشوید؛ بلکه از درهای مختلف در آیید و بدانید که از خدا، چیزی شما را بی نیاز نتواند کرد که هیچ کس فرمانروای عالم جز خدا نیست. من بر او توکل می کنم و باید صاحبان مقام توکل هم بر او اعتماد کنند».

یکی از احتمالاتی که در تفسیر این آیه گفته شده، «چشم زخم» هست از اونجایی که برادرای یوسف ع، خوش چهره  بودن و تعدادشان هم زیاد بود  حضرت یعقوب (ع) ترسید که مردم مصر آونها رو چشم بزنند؛ به خاط رهمین  به پسراش  سفارش کرد بودکه از یک دروازه، وارد نشن؛ و از دروازه های متعدد وارد شن، تا چشم نخورند.

 2- سوره قلم آیه ۵۱:همون آیه معروف «اِن یَکاد» که خدای متعال در این آیه گفته: «ای رسول، نزدیک بود که کافران به چشمان بد، چشم زخمت زنند که چون آیات قرآن بشنوند، از شدت حسد گویند که همانا آن عجب دیوانه است».

  روایاتی هم هست که وجو چشم زخم رو تایید میکنه  که نمونه هایی از اون شامل:

 پیامبر (ص) : «چشم زخم حق است. هر کسی از چیزی درباره برادرش به شگفت آمد، باید در آن خدا را یاد کند؛ بی شک اگر خدا را یاد کند، چشم زخم به او آسیبی نخواهد رساند» وبگوید: «آمنتُ بالله و صلی الله علی محمد و آله» پس از آن، اثر چشمش خنثی می‌شود.

امام صادق (ع) برای در امان ماندن از چشم  زخم هم سفارش کرده که سه بار ذکر «ما شاء الله لا حول و لا قوٌة الٌا بالله العلیٌ العظیم» گفته بشه. 

در احادیث دیگری گفتن « تبارک الله احسن الخالقین اللهم بارک فیه» و تلاوت سوره های حمد، توحید، ناس، فلق و آیة الکرسی  توصیه شده است.

 پس با توجه به مطالب مطرح شده، مسئله چشم زخم واقعیت داره، هرچند مقداری با خرافات هم مخلوط شده و بعضی هم به خاطر حساسیت بیش از اندازه  هر اتفاقی را به چشم زخم و شور چشمی و… ربط می دهند!

 اما  دوست عزیز!!!

نماد چشم زخم ، دروغی  بودکه یه عمر برای نماد نگاری خودشون تحویلمون دادن…

 تا بتونند تو دینی که همیشه از اون می ترسیدن نفوذ کنن!

پس به جای حمل کردن یه  شی ماسونی  ،با توکل برخدا و دادن صدقه و خواندن دعاهی وارد شده میشه  از شرّ این چشم ها درامان بود. 

به امید ظهورش.........

 اللهم عجل لولیک الفرج 

 



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:41 ::  نويسنده : angelfire

خب این برمیگرده به زمان قبل از ساخت کعبه توسط حضرت ابراهیم. شیطان در زمان حضرت ابراهیم وقتی که میخواست آن حضرت را از قربانی کردن فرزند خود حضرت اسماعیل برای خداوند منصرف کنه شیطان برای اولین بار در کالبد جسم درآمد(وقتی جنیان که شیطان نیز یک جن است به شکل جسم ظاهر شوند، بسیار آسیب پذیر میشوند) و پیش حضرت ابراهیم رفت تا اورا تشویق به نافرمانی از خداوند کند. حضرت ابراهیم نیز اورا شناخت و با پرت کردن سنگریزه به سوی او خواست که او را فراری دهد. در این موقع بود که  یکی از آن سنگریزه ها به چشم راست شیطان برخورد کرد و او کور شد و از آن به بعد دجال یک چشم دارد که در وسط پیشانیش قرار دارد و میدرخشد.



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:11 ::  نويسنده : angelfire

نماد مخروط کاج یکی از نمادهای اسرارآمیزی است که در هنر و معماری مدرن و باستانی دیده می شود. تعداد معدودی از محققان آن را تشخیص داده اند، اما  در حالیکه این امکان هست که این نماد مخروط کاج اشاره به بالاترین درجه روشنایی معنوی باشد. این در فرهنگ های مختلف باستانی به رسمیت شناخته شده بود و این نماد را می توان در خرابه های اندونزیای ها، بابلی ها، مصری ها، یونانی ها، رومی ها، و مسیحیان به نامهای مختلف دید. مخروط کاج اما مفهومی یکسان در تمامی آنها داشته است: نماد یک عضو مخفی ، « غده صنوبری »  یا  « چشم سوم» که همه ما دارای آن می باشیم.

بالا: ساخته شده توسط رومیان، این مجسمه برنزی که مربوط به اولین قرن رومیان می باشد، «پیگنا» (کاج مخروطی)نامیده میشود، که یکبار چشمه باستانی بوده است.

مجسمه پیگنا در حیاط واتیکان جای دارد و حیاط کاج مخروطی نام دارد، و امروزه بلندترین مجسمه کاج دنیا محسوب می شود.

نظیر این در آنجا خاتمه نمی یابد ،بلکه: چوب مصری اوزیریس(C. 1224 پیش از میلاد) نه تنها دو مار متقارن رو به تصویر می کشند بلکه این دو مار در حال صعود هستند و در نهایت در جاییکه میوه کاج هست یکدیگر را ملاقات می کنند:

بالا: چوب میوه کاج مخروطی اوزیریس.موزه مصر در تورین، ایتالیا، 1224 سال قبل از میلاد.

اما این نماد میوه کاج چه مفهومی دارد، و چه ارتباطی با این حیوانات متقارن دارد؟ چه رازی در عمق این تصاویر به ظاهر مرموز نهفته است؟

چشم سوم/ غده صنوبری

جواب اینجاست که این نماد میوه مخروطی کاج در طول تاریخ نمادی از غده صنوبری یا چشم سوم بوده است،و توسط انجمن باطنی بیدار گشته است. این غده به دروغ گفته شده که در مرکزهندسی مغز قرار دارد و به عنوان چشم سوم بیولوژیکی در نظر گرفته شده است،دکارت فیلسوف فرانسوی غده صنوبری را مکان روح می نامد.

غده صنوبری طبق تعریف نهم دیکشنری جدید دانشگاهی وبستر:

« زائده مخروطی مغز بخشی از جمجه همه مهره داران است که در برخی خزندگان بخشی ضروری از ساختار یک چشم است، و کارکرد آن در برخی پرندگان به عنوان بخشی برای سنجش زمان به کار می رود، که نظریه های گوناگونی است بر اینکه این بقایای چشم سوم بوده است، و یک ارگان غدد درون ریز یا جایگاه روح…»

بالا: غده صنوبری که مانند مخروط میوه کاج کوچک است و از این روست که نام آن شکل گرفته است. نماد میوه کاج مخروطی در فرهنگ های باستانی از بین نرفته است، در هند ، آیین هندو به شاگردان خود آموزش می دهد که چگونه با فعال کردن 7 چاکرای خود چشم سوم خود را باز کنند. این یک تمرین باستانی بوده است، که هنوز امروزه ممارست می شود و به آن یوگای « کندالینی» گویند، اینگونه ادعا شده که این تمرین به طور مستقیم بر روی آگاهی بشری و رشد شهود و افزایش دانش درونی و همچنین آزاد سازی نیروهای درونی خلاق تاثیر می گذارد.جالب توجه است که سمبل یوگای کندالینی همان عصای چاووش است که درمیان دو افعی متقارن قرار دارد.

چپ: چوب عصای چاووش، که توسط هرمس در اساطیر یونان حمل می شده است.در روم باستان در دست چپ مرکوری به تصویر کشیده شده است. راست: تصویری بصری از ممارست یوگای کندالینی که هدف نهایی آن بیداری چشم سوم که در پیشانی انسان نهفته است.

کندالینی انرژی معنوی و روحانی است که در پایه ستون فقرات هر انسانی واقع شده است.برای بیداری چشم سوم، انرژی کندالینی بایستی به سمت پیشانی آمده جاییکه در آن بسط پیدا کند و توسط آن چشم سوم بیدار گردد.انرژی همچنان گفته شده است که سفر کرده در امتداد ایدا(چپ) و پینگالا(راست) و تا مرکز قطب مرکزی یا سوشومنا .که این پروسه بیرونی به صورت دو مار متقارن که دور عصای چاووش پیچیده اند سمبلیک نشان داده شده است.

«عصای چاووش، میله قدرت… در هند چوبی است از بامبو با 7 گره… که هر کدام نشان دهنده ستون فقرات با هفت مرکز چاکراست…همچنین نشان دهنده نخاع می باشد…در حالیکه افعی ها به طور سمبلیک  در شرق به صورت دو کانال با نامهای «ایدا» و «پینگالا» نامیده می شوند، و آتش میانی این دو افعی نشان دهنده همان نیروی کندالینی است.»

C.W. Leadbeater ، فراماسونری و مناسک باستانی عرفانی

بنابراین ، هنر این حیوانات متقارن با میوه مخروطی کاج مثل فیلهای دوقلو در اندونزی، دو طاووس در رم، مارهای دوقلو در مصر اشاره به کانالهای ایدا و پینگالا( مارهای دوقلو و متقارن در عصای چاووش) می کند.

بسیاری فرهنگهای کهن این تصویر میوه مخروط کاج در هنرهای معنوی و معماری خود به کار برده اند و همچنین در هنر حیوانات متقارن.  خداهای «پاگان» بابیلون، مصر، مکزیک و یونان از این میوه کاج استفاده کرده اند و چوبهای این خدایان اغلب با میوه مخروطی کاج آراسته گردیده است.

چپ: خدای سومری «مردوک» با میوه کاجی دردست. راست: » باچوس رومی که در نیزه ایی یونانی که در بالای آن همان میوه کاج می باشد را حمل می کند.

حتی رفتار طبیعی میوه کاج نیز دارای مفهومی باطنی است: مخروط کاج به آرامی باز میشود و دانه بالغ خود را آزاد می سازد.این فرایند نمادین از گسترش آگاهی است که با باز شدن غده صنوبری وبیداری چشم همراه می باشد.کنایه از پدیده ایی باطنی است که دردرون مغز رخ می دهد و قابل دیدن و توضیح نیست:

چپ: سمبل میوه کاج برنزی در کلیسای جامع آخن در آخن،آلمان.  وسط: مجسمه میوه کاج رومی در پیازای ونیز، ایتالیا.

راست: میوه کاج رسیده

خواننده هایی که  با مکاتب شرقی که آشنا هستن می دانند که چشم سوم داستانی طولانی در هندوستان ،چین، و جنوب آسیا دارد، جاییکه سنت های آیینی هندو، بودیسم و تائویسم به صورت آیین نگاهش داشته اند. بیش از یک ایده مذهبی ، چشم سوم یک رسم معنوی کهن است که فراتر از آیینهاست. شناخته شده است با عنواین مختلف مثل «اورنا» و «ترینترا» واغلب به صورت یک نقطه در وسط پیشانی بین دو چشم مشخص می شده است.

بالا: چشم سوم وسط دو ابروی بودا.بیداری چشم سوم او این اجازه را به بودا داد که بتواند ظهور خود در زنجیره ایی از علیت و نیروهای وجود را درک کند.

چشم سوم در طول تاریخ نامهای مختلفی داشته است« چشم درون»،«چشم ذهن»، «چشم خداوند»، و «چشم عقل». تصویری از چشم تنها در واقع یک طرحی است که ما را به هزاران سال پیش در تاریخ بشری سوق می دهد. بارها و بارها در اسطوره ها، مجسمه ها،نقوش و نقاشی در فرهنگهای باستانی در سراسر جهان به چشم می خورد.اغلب در تاریخ مصر باستان با چشم تنها مواجه میشویم ، چشم «را»:

چشم «را» RA، حکایت از چشمی فیزیکی نمی کند بلکه همان چشم اشراق است.

چشم سوم معمولا از طریق عارفان باستانی که خود نور الهی را تجربه کرده بودند توصیف می گردد.

«…در هر فردی یک چشم روح وجود دارد که …بیش از هزاران چشم فیزیکی برای دیدن حقیقت ارزش دارد… چشم روح…که به تنهایی برای احیاء کردن هماهنگ شده است و توسط قوانین ریاضی نظم داده می شود.»

افلاطون.جمهوری

بهربرداری کردن سطحی از چشم سوم دشوار نیست. چشمهای خود را ببیندید، بدون حرکت دادنشان نگاه به شی که در نزدیکی شما قرار دارد نگاه کنید. شما هم اکنون از طریق چشم سوم خود آن را نگاه می کنید. برای ارتقا معنوی و بیداری انرژیهای خفته، چشم باید به درون بازنگری کند. متون شرقی باستان موافق با متون غربی باستان تماما اشاره به درون نگری چشم دارند:

- خودآگاهی بیشتر

- درک عمیق تر از مرگ و زندگی

- توانایی جدیدی برای کنترل آینده

- احساس آرامش و سعادت

- ماورای احساسی عادی، روشن بینی، شهود و توانایی های روانی

- درکی گسترده

- تقویت ظرفیت درونی برای بهبود خود

- کاهش استرس

- آرامش و وضوح

- کشف احساساتی تازه

با این حال این سوال پیش می آید چرا غرب از چشم سوم بی اطلاع بوده است درحالیکه در تمارین آداب و رسوم شرقی  وجود داشته است. جواب به ظهور مسیحیت در غرب است. تمرین و ایده بر یک« خدای درونی»یا«چشم سوم»چیزی بود که در مسیحیت آن زمان سخت بود. بنابراین این خرد درونی مجبور شد که مخفیانه به زیر زمین برود و به صورت یک جامعه مخفی در بیاید  یکی از جوامع که این حکت باطنی را نگاهداشت فراماسونها بود.

چشم سوم در مثلث ماسونی

نویسندگان و نقاشان معروف معاصر چشم سوم و غده صنوبری را چیزی بیش از«راز گم شده» فراماسونری نمیدانند. دکتر جرج واشینگتن کری  George Washington Carey در کتاب خود به نام عجایب بدن انسان چنین مینویسد:

«چشم جهان بین … این چشم فراماسونری است, چشم سوم. من بر اساس مدارکی مطلع شده ام که ماسونهای محدودی معنای سمبلهای خود را میدانند, ولی همچنان همه از آنها استفاده میکنند…»

نویسنده کمتر شناخته شده آمریکایی گریس موری  Grace Morey در کتاب جالبش, آمریکایی گری عرفانی, نوشته شده در سال 1924 چنین میگوید:

«چشم جهان بین… سمبل غده صنوبری یا چشم سوم آدمیان… در میان خرابه های تمام تمدنهای باستانی زمین یافت شده است و این شاهدیست بر این حقیقت که دینی جهانشمول در زمانی بسیار دور در تمام زمین وجود داشته است. ما در حال بازیابی این دین هستیم و چشم سوم را بر فراز هرم قرار میدهیم.»

بنابراین حضور مدام میوه کاج در تزیینات ماسونری مایه تعجب نیست. ازهنر ماسونی, تا آویخته بودن از سقفهای ابنیه ماسونی و نقش حکاکی شده بر روی سنگهای این ابنیه. طرح ماسونی بسیار بزرگی در بدنه ساختمان وایت هال در منطقه اقتصادی نیویورک دو مار را نشان میدهد که مارپیچ وار به دور میله ای چرخیده اند که به میوه کاج ختم میشود. این میله به طرز چشمگیری شبیه به عصای اوزیریس است.چ

میوه کاج همچنین در تزیین ابزار آلات بکار رفته در آیینهای ماسونی در ابنیه آنها نیز تصویر شده است.

«نوک عصای کشیشان رده دوم نیز با میوه کاج تزیین شده است:

آلبرت مک کی  Albert Mackeyچنین میگوید:

«ماسونری در معنای کامل آن روند باز شدن «چشم» است. ای آ والیس باج  E.A Wallis Budge متوجه این موضوع شد که در بعضی پاپیروسهای مصور به نقش ورود ارواح به تالار قضاوت اوزیریس, روح درگذشته میوه کاجی بر فرق سرش دارد. عرفای یونانی نیز عصایی به دست میگرفتند که بالای آن به شکل میوه کاج بود که به نام thyrsus of Bacchus شناخته میشد. در مغز انسان غده کوچکی به نام غده صنوبری وجود دارد که همان چشم مقدس مردم باستان و همان چشم سوم تایتانهای غول پیکر است. اطلاعات بسیار کمی درباره این غده در بدن وجود دارد. دکارت با زکاوتی بیش از آنکه خود به آن واقف بود آن را محل احتمالی روح میدانست. همانطور که از نامش بر می آید غده صنوبری چشم واحد انسان است…»

مانلی پ هال  Manly P. Hall , کتاب آموزه های مقدس تمام دوران

چشم سوم در غرب درست در مقابل دید همگان ولی پنهان از دید بوده است.  به آن چشم جهان بین گفته اند و به اشتباه آن را خدایی یهودی تلقی کرده اند. به همین دلیل ماسونها به آن چشم روشن بین خدا میگویند هر چند در حقیقت سمبل باز شدن چشم سوم است.

زیر نویس عکس: بنای ماسونی در پراگ, قرن هجدهم, با تصویر چشم سوم در میان مثلث درخشان

عبارت «چشم جهان بین» به خودی خود صحیح است, اما این چشم جهان بین یهودی نیست, بلکه چشم جهان بین شماست, غده صنوبری که همه داریم.

بسیاری از ماسونهای تحصیل کرده با آموزشهای سطح بالا که در قرن بیستم میزیستند من جمله چند دانشمند و نویسنده سرشناس معتقد بودند که چشم جهان بین چشم خدای تورات نبوده و نظام مدرن فراماسونی که از تورات یهودیان به میراث رسیده است دچار انحراف شده است.

نویسنده و ماسون معروف آمریکایی, مارک تواین, در نوشته ای در سال 1899 چنین گفته که چشم جهان بین سمبل خدایی آسمانی یا «مرد پیری بر فراز پلکان» نیست بلکه استعدادی است که هر انسانی میتواند از آن بهره ور شود:

«چشم سر تنها بیرون اشیا را میبیند و بر همان اساس قضاوت میکند, اما چشم جهان بین به درون نفوذ میکند و قلب و روح را میبیند, و به قابلیتهایی دست می یابد که چشم بیرونی نه میتواند ونه  ادعا میکند که به آن دسترسی دارد.»

شواهدی وجود دارد که هیتلر از معنای پنهان چشم سوم دسترسی آگاهی داشت. بدنه اصلی میز کار او تصویر میوه کاج را بر خود دارد.

آدولف هیتلر به چشم سوم اعتقاد داشت. هرمان راشنینگ Hermann Rauschning, رییس سنای سوسیالیست دانزیگ بر این مطلب صحه گذاشته است. او در کتاب «هیتلر سخن میگوید», چاپ لندن 1939 چنین مینویسد:

«داشتن بصیرت جادویی ایده اصلی هیتلر از پیشرفت انسان بود… چشم تیتانهای غول پیکر (سیکلوپ ها) اندام دریافت و درک بینهایت است که حال تا سطح غده ای عادی در بدن تنازل پیدا کرده است. چنین فرضیاتی برای هیتلر جذاب بود و گاهی کاملا غرق در آنها میشد.»

همچنین به نظر میرسد که تقریبا 100 سال پیش هیتلر چیزهایی درباره چشم سوم میدانست که آمریکاییان تازه امروز مشغول به کشف آن شده اند.

چشم سوم در بالای اعلانیه حقوق بشر فرانسه در نقاشی 1789 دیده میشود, همین طور در یک روی اسکناس یک دلاری آمریکا که بر فراز هرمی مصری شناور است, سمبلی آشکاری ماسونی:

آیا غده صنوبری به عمد در جوامع غربی نادیده گرفته شده است تا توده مردم از قدرت آن محروم بمانند؟ آیا ممکن است چشم سوم فراماسونری حقیقی باشد که در میانه قرن نوزدهم گم شده است ؟



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:9 ::  نويسنده : angelfire

مورد اول:دجال
ظاهرا مهمترین نظریه در مورد چشم چپ که سند محکم اسلامی دارد همین دجال است.همچنین در عهد جدید هم این نام ذکر شده.حالا بگذریم که در مورد خود دجال و اینکه انسان است یا خیر حرف و سخن زیاد است
حدیث مشهوری از پیامبر اعظم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم)
نقل قول:
خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آنکه قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تاخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که ...
منبع: کمال‌الدین و تمام‌النعمه /بحارالانوار

حدیثی از حضرت علی (علیه السلام)
نقل قول:

«اسبغ بن نباته » از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: «یا امیرالمؤمنین دجال کیست؟ فرمودند که: آگاه باشید، دجال «صائدبن صید» است و شقی کسی است که او را تصدیق کند و سعید کسی است که او را تکذیب کند...و از دهی که معروف به یهودیه است ، خروج می کند. چشم راستش از اصل خلقت ندارد به طوری که گودی حدقه اش نیست و دیگری که در پیشانیش است، مانند ستاره صبح می درخشد و در چشمش مانندپارچه گوشت چیزی است گویا که باخون ممزوج است و در میان چشمش لفظ «کافر» نوشته شده به طوری که همه کس آن را می خواند خواه نویسنده باشد و خواه نه....


مورد دوم:هورس
احتمالا با هورس در مستند ظهور آشنا شده اید.ظاهرا یکی از خدایان مصر باستان بوده که شهر کاملش را می توانید در اینترنت بخوانید.در جنگ با ست ، یکی از چشمهای هورس کور می شود


مورد سوم: RA
RA نیز از خدایان مصر باستان است که به خدای خورشید معروف است و نماد آن تک چشم است.ظاهرا بعدها نیز این 2 خدا(رع-هورس) با هم ترکیب شده و Horakhty به وجود می آید!!


مورد چهارم: چشم ابلیس
برخی دیگر این نماد چشم را مستقیما مرتبط با ابلیس می دانند.ماجرا بر می گردد به حضرت ابراهیم (علیه السلام) در زمانیکه برای قربانی کردن فرزندش عازم بود.در مکانی با نام جمره عقبه 3 بار ابلیس بر او ظاهر می شود تا او را از اجرای دستور الهی باز دارد و حضرت ابراهیم نیز به دستور الهی هر بار به او سنگ می زند!
نکته ای که برخی اضافه می کنند این است که در اثر اصابت سنگ ، یکی از چشمان ابلیس کور می شود (البته من هنوز مدرک معتبری برای این نکته ندیدم و همه بدون منبع ذکر کرده اند)


مورد پنجم:
موارد دیگری نیز وجود دارد.از جمله اینکه این نماد را صرفا نشان از تک بعدی نگری و دنیا طلبی می دانند و الزاما آن را دارای تاریخچه واضحی نمی دانند....

امیدوارم در این رابطه یک نتیجه گیری خوبی بتونیم داشته باشیم



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:7 ::  نويسنده : angelfire

سرود ملي اسرائيل
هاتیکوا یا هاتیکفا Hatikva ویا Hatikvah (به عبری: התקווה به معنی "امید")، سرود ملی اسرائیل است.

سرود هاتیکڤا توسط شاعر گالیسیایی نفتالی هرز ایمبر Naphtali Herz Imber در زلوچیڤ اوکراین در سال ۱۸۷۸ نوشته شد. در کنگره صهیونیست اول در سال ۱۸۹۷ به عنوان سرود صهیونیسم تصویب شد.

متن عبری سرود و آوانویسی آن به الفبای لاتین:

כל עוד בלבב פנימה
נפש יהודי הומיה,
ולפאתי מזרח קדימה
עין לציון צופיה -

עוד לא אבדה תקותנו,
התקוה בת שנות אלפים,
להיות עם חופשי בארצנו
ארץ ציון וירושלים.

Kol 'od balevav P'nimah -
Nefesh Yehudi homiyah
Ulfa'atey mizrach kadimah
Ayin l'tzion tzofiyah.

'Od lo avdah tikvatenu
Hatikvah bat shnot alpayim:
Li'hyot am chofshi b'artzenu -
Eretz Tzion Virushalayim.

ترجمه به فارسی:
"تا زمانی که از ژرفای قلب،
روح یک یهودی هنوز در حسرت و آرزو است،
و پیش به سوی "شرق"،
چشمی، صهیون را می‌نگرد،
امیدمان هنوز از دست نرفته،
امید دوهزار ساله‌مان،
که ملتی آزاد باشیم در سرزمین مادری خود،
سرزمین صهیون و اورشلیم."
سرزمین صهیون و اورشلیم."



یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:4 ::  نويسنده : angelfire

يکي از علائم ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که در برخي روايات از علائم حتمي شمرده شده ، خروج شخصي به نام «دجال» است . او يک طاغوت بسيار حيله گر است و عده بسياري را با خود همراه مي کند.

 

دجال در لغت:

دَجَل به معناي روكش نمودن يك شئ است كه باطن آن كم‌ارزش باشد ولي روي‌ آن را  زرق و برق داده يا طلاكاري كنند بنابراين وقتي دجال را براي كسي بكار مي‌برند يعني‌ آن شخص منافق، دروغگو و فريبنده است[1] البته معاني متعددي كه گاه به ده معنا مي‌رسد براي اين واژه ذكر شده است، كه به عنوان نمونه به يكي از آنها اشاره شد.
او چشم راست ندارد ، و چشم ديگرش در پيشاني اوست ، و مانند ستاره صبح مي درخشد، چيزي در چشم اوست که گويي آميخته به خون است. وي در يک قحطي سختي مي آيد .

 

پيشينة دجال:

تاريخچه دجال به قبل از اسلام برمي‌گردد در كتاب انجيل نام دجال نيز به ميان آمده است از آيات انجيل استفاده مي‌شود كه دجال به معناي دروغگو و گمراه كننده است و چنين استفاده مي‌شود كه داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بين نصاري شايع بوده و در انتظار خروجش بوده‌اند[2] در اسلام نيز سخن از دجال به ميان آمده است و رواياتي در اين موضوع از فريقين (سني وشيعه) وارد شده است، كه روايات اهل سنت در اين باب به مراتب بيشتر از رواياتي است كه در منابع شيعه موجود مي‌باشد و اكثر روايات شيعه نيز در اين موضوع برگرفته شده از منابع حديثي اهل سنت مي‌باشد.

 

حتمي بودن خروج او :

حضرت علي (عليه السلام) از پيامبر اکرم (ص) نقل مي کند که فرمود:«پيش از قيامت ده امر حتمي واقع مي شود ، که خروج سفياني و دجال از امور حتميه اي است که اتفاق مي افتد.

روايات اهل سنت در اين باب به مراتب بيشتر از رواياتي است كه در منابع شيعه موجود مي‌باشد و اكثر روايات شيعه نيز در اين موضوع برگرفته شده از منابع حديثي اهل سنت مي‌باشد

 

نام و نسب او :

عده اي گويند که نام دجال؛ صائد بن صيد يا ابن صياد است ،و برخي مخالف اين امر هستند در لغت دجال به معني کذاب (بسيار دروغ گو) است، و فعل آن را به معني «آب طلا و آب نقره دادن» دانسته اند. دجال را در زبان هاي انگليسي و فرانسه،«آنتي کريست» ناميده اند که به معني دشمن و ضد مسيح است.


 

خصوصيات فردي او :

حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: «او چشم راست ندارد ، و چشم ديگرش در پيشاني اوست ، و مانند ستاره صبح مي درخشد، چيزي در چشم اوست که گويي آميخته به خون است. وي در يک قحطي سختي مي آيد ، و بر الاغ سفيدي سوار است»

در صحيح مسلم در کلام رسول خدا (ص) دجال چنين توصيف شده است:«او مردي چاق، سرخ روي ، با موي سر مجعد و اعور (چپ چشم) است ،چشمش همچون دانه انگوري است که بر روي آب قرار گرفته باشد»




عقيده او :

اميرالمؤمنين(عليه السلام) مي فرمايد:«او با صداي بلندي فرياد مي زند که بين مشرق و مغرب ، صدايش را جن و انس و شيطان مي شنوند (ممکن است اين عمل به وسيله رسانه هاي موجود از قبيل ماهواره ، اينترنت و شبکه هاي راديويي صورت بگيرد) و مي گويد: اي دوستان من! به سوي من آييد. من هستم کسي که آفريده است؟ پس استوار ساخته و مقرر کرده و هدايت نموده است. (و مردم را به شرک فرا مي خواند) و  مي گويد (انا ربکم الاعلي يعني: من پروردگار برتر شما هستم).
او مردي چاق، سرخ روي ، با موي سر مجعد و اعور (چپ چشم) است ،چشمش همچون دانه انگوري است که بر روي آب قرار گرفته باشد

 


مکان خروج :

اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايند:«او از شهري(در آن سوي ماوراء النهرين) و قريه اي که معروف به «يهوديه» است بيرون مي آيد» و در روايات ديگر مكانهاي مختلفي برايش نقل شده است از جمله اصفهان، خراسان، سجستان

 

مرگ او :

رسول خدا (ص) مي فرمايند:«دجال در امت من بيرون مي شود در چهل روز ، پس خداوند عيسي بن مريم را مأمور مي کند، او را طلب مي کند و از بين مي برد. و حضرت علي (عليه السلام) ضمن يک خطبه طولاني فرمود:«مهدي (عليه السلام) با يارانش از مکه به بيت المقدس مي آيند، و در آن مکان بين آن حضرت با دجال و ارتش او، جنگ واقع مي شود، دجال و ارتش او مفتضحانه شکست مي خورند ، به طوري که از اول تا آخر آنها به هلاکت مي رسند و دنيا آباد مي شود و حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) عدالت و قسط را در جهان به پا مي دارد، و طبق روايتي آن حضرت، دجال را در کناسه کوفه به دار مي زند.

هر مؤمني که دجال را ببيند، آب دهان خود را بر روي او بيندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نکند چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نمايد

بعضي از علما چون شيخ صدوق(ره) با استناد به پاره اي از روايات از جمله روايت اميرالمومنين معتقدند که غرض و هدف الهي ، بر اين تعلق گرفته است که دجال زنده باشد و کسي نتواند او را بکشد.

مرحوم محدث قمي (رحمه الله) مي  گويد: در روايت ابو امامه است که رسول خدا (ص) فرمودند: «هر مؤمني که دجال را ببيند، آب دهان خود را بر روي او بيندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نکند چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نمايد، و ميان او و لشکر قائم (عليه السلام) جنگ واقع شود و بالاخره آن ملعون به دست مبارک حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يا به دست عيسي بن مريم (عليه السلام) کشته شود.

البته عقيده شيعه بر اين است که امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است که دجال را مي کشد نه حضرت عيسي(عليه السلام)

 

نتيجه گيري

باتوجه به خصوصياتي که ذکر شد و در بعضي موارد با هم اختلاف دارند، بعضي از جمله مرحوم صدر [*] معتقدند: همان گونه که از ريشه لغت دجال از يک سو و از منابع حديث از سوي ديگر استفاده مي شود، دجال منحصر به فرد معيني نيست ، بلکه عنواني است کلي براي افراد پر تزوير و حيله گر که براي کشيدن توده هاي مردم به دنبال خود از هر وسيله اي استفاده مي کنند، اما حقيقت اين است که اين حرف وجاهت علمي ندارد و با فرمايشات معصومين (عليهم السلام) سازگار نيست، چنانکه در ابتداي کلام گذشت و پيامبر اکرم (ص) نيز فرموده اند:«هر پيامبري بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال بر حذر داشت و من نيز شما را بر حذر مي دارم، پس دجال آن بوده که از ابتداي تاريخ مردمان را از فتنه اي او بيم مي داده اند و چنانچه کسي اشکال کند ، که اخبار مربوط به دجال ، اخبار آحاد و خبر واحد بوده و خبر واحد از اعتبار کافي برخوردار نيست ، در پاسخ به او مي گوييم : اولا اخبار آحاد بر اساس آنچه در کتب اصولي آمده ، چنانچه ساير شرائط را داشته باشد ،  از اعتبار کافي بر خوردار است و در ثاني ، محتواي حديث دجال اگر از تواتر و فراواني لفظي برخوردار نباشد ، حتماً از تواتر در معنا برخوردار است و اين کافي است در صحت احاديث آن ، پس دجال از علائم قطعيه اي است که حتماً رخ خواهد داد، ولي برخي از تعريفات و توصيفاتي كه درباره‌اش در برخي کتابها شده است مدرك قابل اعتمادي ندارد. و اين قضيه بدون ترديد با افسانه‌هايي آميخته شده است كه صورت حقيقي خود را از دست داده است.

در عين حال پاره اي از دانشمندان از جمله ؛ مرحوم علامه سيد محمد صدر در جلد سوم موسوعة ارزشمند الامام المهدي با عنوان «تاريخ الغيبة الكبري» بحث مفصلي را به بررسي دجال اختصاص داده است ايشان معتقدند كه اخبار دجال مبتلا به دو اشكال جدي هستند. اول ضعف سندي دوم دلالت بر ايجاد معجزات مضلّه كه به لحاظ قوانين كلامي محال است. كه خداوند سبحان قدرت خرق عادت و اظهار معجزه را به افراد گمراه و گمراه‌كننده واگذار نمايد.

و بعضي از محققين ديگر ريشة تعريفات و توصيفاتي كه در رابطه با دجال به ما رسيده است را به دو روايت برمي‌گردانند كه در كتاب بحارالانوار و كتب ديگر نقل شده است كه از ديدگاه علم رجال سند اين دو روايت ضعيف مي‌باشد و نمي‌شود به اين توصيفات اعتماد نمود.[3]

به قول بعضي از محققين بزگوار[4] روايات را اگر حمل بر معناي رمزي كنيم از كنار گذاشتن آن روايت بهتر است، مخصوصاً روايات دجال كه بعضي از آنها به شخص حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ مي‌رسد و متعين است كه بگوييم رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ به يك سلسه معاني حقيقي گسترده اجتماعي با اين عبارت اشاره فرموده ‌اند.  . 

در مجموع مي‌توان بيان نمود كه دو ديدگاه راجع به دجال وجود دارد.

1 . دجال شخصي: كه در برخي روايات توصيفاتي براي او ذكر شده است مانند دجال مردي چاق،‌سرخ ‌رو، موي سر مجعّد، چشم راست او اعور، چشم او مانند دانه انگوري است كه بر روي آب قرار دارد ، که بيان شد .[5]

و در روايت ديگر آمده است در زمان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دجال موجود بوده است و نامش عبدالله يا صائد بن صيد است. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و اصحابش به قصد ديدار او به خانه‌اش رفتند او مدعي خدائي بود عمر خواست او را به قتل برساند ولي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مانع شدند.[6]

قابل توجه است كه محمد ابن يوسف گنجي در كتاب البيان صفحه صد و هشت در اين مطلب ترديد كرده روايتي را نقل مي‌كند كه فرزند صائد، دجال بودن خود را انكار مي‌كند، اشاره مي‌نمايد به روايتي كه مسلم از قول او نقل كرده است كه مي‌گويد: پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: دجال فرزند ندارد و من دارم و همچنين پيامبر فرمود دجال وارد بر مكه و مدينه نمي‌شود ولي من در مدينه به دنيا آمدم و اكنون مي‌خواهم به مكه بروم.



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

دجال کیست؟
WakeUp PRPJECT
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دجال کیست؟ و آدرس daggal.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 54
بازدید ماه : 54
بازدید کل : 32352
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1